شهر من , من به تو می اندیشم.....
قبل نوشت ۱. داشتم از خوابگاه میومدم بیرون که یه گربه ی ناز پرید جلوم . کیف کردم
گربه ها هم پی بردن که من عاشقشونم. تو محوطه خوابگاه ما پر از گربه ست که اکثرشون سیاه یکدست هستن.یه چیز دیگه از دور میومدم که یه اطلاعاتی رو دیدم که وقتی منو دید دستشو برد تو کتش یک لحظه قلبم وایساد گفتم الان می خواد ترورم کنه نیست من شخصیت مهمیم!!![]()
قبل نوشت ۲. دوستان نگران نباشید امروز صبح گوشیم زنگ خورد . که برادرم بود
آهنگ زنگمو که اوپرای مسه رو فراموش کرده بودم وقتی داشت زنگ می خورد با خودم می گفتم این آهنگ چقدر شبیه زنگ گوشی منه !!!! وقتی جواب دادم داداشم گفت پس چرا گوشی رو بر نمیداری! بعدشم شروع کرد به حرف زدن ما هم طبق معمول فقط شنونده بودیم فقط یه خبر بهش دادم که دستگیرشدگان تظاهرات روز عاشورا رو احتمالش هست اعدام کنن
اونم گفت میدونستم!
قبل نوشت۳. امروز برای مشاوره انتخاب واحد ترم بعد رفتم پیش مسول آموزش گروه که ایشون تا تونستن متلک بار ما کردن... چون بنده سر قضیه انتخابات با ایشون زیاد بحث می کردم آخه تو گروه ما همه ی اساتید طرفدار جنبش آزادی خواه سبز هستن فقط ایشونه که ....
قبل نوشته۴.دستگیره ی در اتاق م اکه به قول یکی از بچه های اتاق که مشاوره می خونه تحت تاثیر هوش هیجانی ساکنان قرار گرفته و حسابی باهاش کشتی گرفتن کنده شده ....
حالا نمی تونیم درو ببندیم چون اگه ببندیم دیگه باز نمیشه...!!!
قبل نوشته۵ همون طور که گفتم پستهای سیاسی اجتماعیمو میزارم واسه وقتی که برو بچ امتحاناشون تموم بشه اونوقته که...
این پست رو اول اختصاص داده بودم به معرفی شهرهام (تهران.اصفهان.یزد)ولی متاسفانه هیچ کدوم از عکسها باز نمی شد پس مجبورشدم تغییرش بدم
این شعر از سهراب تقدیم به شما.... به خاطر اعدام احتمالی خواهر و برادرانم بسیار غمگینم
نوری به زمین فرود آمد :
دو جا پا بر شن های بیابان دیدم
از کجا آمده بود ؟
به کجا می رفت ؟
تنها دو جا پا دیده می شد.
شاید خطایی پا به زمین نهاده بود.
ناگهان جا پا ها به راه افتادند.
روشنی همراهشان می خزید. جا پا ها گم شدند خود را از روبرو تماشا کردم :گودالی از مرگ پر شده بود
و من در مرده ی خود به راه افتادم. صدای پایم را از راه دوری می شنیدم ٬شاید از بیابانی می گذشتم .
انتظاری گم شده با من بود . ناگهان نوری در مرده ام فرو آمد
و من در اضطرابی زنده شدم:
دو جا پا هستیم را پر کرد . از کجا آمده بود؟
به کجا می رفت ؟ تنها دو جاپا دیده می شد.
شاید خطایی پا به زمین نهاده بود.