سلام بر دوستان عزیزم

قبل شروع :امروز صبح زود حوالی ساعت ۸داشتم در حال خواب و بیداری در سرمای وحشتناک این شهر به سمت دانشکده دور افتاده خودمون می رفتم و کاملا در حال و هوای خودم بودم که یک دفعه یک سگ سیاه بزرگ جلوم ظاهر شد  ما هم مثل جن زده ها شروع کردیم به دویدن حالا بدو کی بدو....خلاصه حسابی خواب از سرمون پرید. این دانشگاه مملو از سگهای جور واجور و رنگی و پاکوتاه وپا بلنده. خداوند به ما صبر عطا کنه.

خب بریم سر اصل مطلب.همون طور که کم کم بوش میاد داریم به ایام محرم وصفر و عزاداری ها نزدیک میشیم. و شهرهای کشور عزیزمون رنگ وروی عزاداری و مشکی پوشی به خودش می گیره. در مورد محرم دو تا مساله برای من وجود داره که امیدوارم با خوندن مسائل مطرح شده به خصوص مساله دوم مهر بی دینی و زندیق بودن به پیشانی بنده نخوره بلکه با دیدی نو بهش نگاه کنید.

۱. در دور وزمانه جدید و ماشین تبار مردم ما فرصت کمتری رو برای باهم بودن و سرگرمی های دسته جمعی دارن. و همیشه منتظر بهانه ایی هستند تا این کمبود ها رو جبران کنند و رونق و تغییری در زندگیشون به وجود بیارن . همین طور می بینیم که اکثر مردم برای این روزها لحظه شماری می کنن . حداقل به عنوان یک نمونه کوچیک در خوابگاه خودمون بچه ها دور هم جمع می شن از مراسم هایی که تو شهرشون برگزار میشه میگن و خلاصه حسابی ذوق دارن.... خب در اینجا این سوال مطرح میشه که آیا امام حسین برای سرگرم کردن مردمان هزار سال بعد از خودش قیام کرد؟ اکثر ما هدف اصلی قیام امام حسین ع را از یاد بردیم. نمیدونیم که اون امام عزیز برای چی برای کی و به چه مقصودی قیام کرد. !!

شهر ما هم مثل همه ی شهرهای دیگه کشورمون ایام محرم حال و هوای دیگه ایی داره شب حوالی ساعت ۶:۳۰-۷ دختر پسرها با زیبا ترین آرایششون و شیکترین و بدترین پوششون (در مورد دختر خانوم ها)به خیابون میان و به بهانه ی عزاداری تا نیمه های شب همچنان در خیابون ها هستند...جدیدا هم آهنگ های عزاداری سبک جدیدی مد شده که جوون های به اصطلاح متجدد با صدای بلندتو ماشین میزارند و در خیابون ها با رژه جلب توجه می کنند . دقت کنید این طبیعت جوون هاست که دنبال وسیله ایی برای جلب توجه اند ولی٬

 کجا؟ به چه نامی؟ و برای چه هدفی؟  بازار مداحی و پول چاپی هم که در این دوران الا ماشاء الله داغ داغه. فقط کافیه مجلس گرم کن خوبی باشی و هر مصیبتی که دلت می خواد از هرجایی در بیاری و مردم و به یاد بدهکاریاشون بندازی .... این از مساله اول.

و اما مساله دوم که حساس تر و قابل تامل تره: ببینید یکی از دلایلی که کشور عزیزمون روند رشد و پیشرفتش نسبت به دیگر کشورها کنده اینه که مردم عزیز ما بیشتر وقت و زمانشون رو در تاریخ سیر می کنند . ما دو ماه از سال  سیاه می پوشیم ٬به اصطلاح خودمون عزادار میشیم تمام زندگیمون رنگ و روی سیاه و به خودش میگیره٬چقدر هزینه می کنیم و به دید روانشناسانه کلی انرژی منفی به خودمون و دیگران منتقل میکنیم که اثراتش سالیان سال به جا میمونه برای چی؟ برای یک واقعه ایی که هزار سال پیش اتفاق افتاده که هیچ سند درستی هم برای صحت و درستی دقیق اون وجود نداره و هر کسی به سلیقه ی خودش داستانی سر هم کرده و به وسیله مردم ساده لوح نسل به نسل منتقل و به واقعیت تبدیل شده. من زیاد روایت ها و حکایت های کربلا رو بلد نیستم ولی میدونم که هر سالی که می گذره مراجع تقلید و بزرگان دین هم در مورد این حکایت ها بیشتر شک می کنند و این رو به مردم هم گوشزد می کنند ولی کو گوش شنوا....ببینید من نمیگم که اصلا چنین مراسم هایی نباشه یا اصلا عزاداری صورت نگیره ولی میگم که به جای اینکه اینهمه وقت و انرژی و هزینه رو به کار ببربم برای واقعه ی تاریخی که شک برانگیزه می تونیم اینهمه امکانات رو در جهت دیگه ایی و برای هدف خدا پسندانه دیگه ایی صرف کنیم تا کشورمون و پیش ببریم . ما با این کارهامون فقط از ارزش این واقعه کم می کنیم و اونو به وسیله ی مسخرگی تبدیل می کنیم. به طور مثال . مداح های اهل بیبت قضیه طفلان مسلم رو با چنان آب وتاب تعریف می کنند و مردم رو به گریه می ندازند ولی همین مردم می دونن که در همین زمان حال سال ۱۳۸۸چه طفلان مسلم هایی در کشور وجود داره که بجای گریه کردن به دست یاری و کمکشون امید دارن؟بهتر نیست بجای به کار بردن این همه هزینه و امکانات کمی در جهت بهبود هزاران واقعه صدها بار بدتر از واقعه ی عاشورا قدم برداریم . روی سخن من به مسولان و بزرگان این کشور به ظاهر اسلامیه. فکر می کنید خود امام حسین و یاران بزرگوارش خود حضرت زینب آیا راضی به این اصرافها  و کارها هستند؟ دوستان عزیز امیدوارم از نوشته ی من دلگیر نشید و در موردش فکر کنید ببینید ما در جامعه  خودمون چه نقشی داریم در چه جایگاهی هستیم؟ بودیم و خواهیم بود. راستی می بینیم که آقای سید دوباره وبلاگشون رو حذف کردند. حیف شد داستانکهای زیبایی داشتند

موفق باشید و سربلند...