یار شفیق...
و او اینطور گفت:ای جوان ٬اگر می خواهی نقاش شوی فراموش نکن که خوردن در درجه اول اهمیت است در درجه دوم هضم آن مهم است ببین اندرونت منظم کار می کند و سوم اینکه یک یار و شفیق خوب داشته باش ....
سلام میگن دیروز تو دانشگاه یه تریبون آزاد ترتیب داده بودند من حوصله شو نداشتم نموندم
امروز تو دانشگاه همه ازش حرف میزدن چپیا صورتشونو سبز کرده بودن و با راستیا مذاکره میکردن
خیلی عجیب بوده که حراست اجازشو داده بوده . ولی تدابیر شدید امنیتی دیده بودن که نمیزاشتن یه
مگس!بدون کارت دانشجویی وارد دانشگاه بشه .. خلاصه جالب بوده که از دانشکده زبان شعر
یاردبستانی و گذاشته بودن و بسیجیا بلند می خوندن و سبزا نگاشون می کردن!....
امروز هم نمیدونیم چه خبر بود که اتوبوس اتوبوس بچه دبستانیا رو می آوردن تو دانشگاه
ما که از بس سخنان گوش نواز استادا رو گوش کرده بودیم یک راست بعد از تموم شدن کلاسها به خوابگاه رفتیم
و فکر کنم یه سه چهار ساعتی خوابیدیم فارغ از هر مرده باد وزنده باد گفتنی!!! البته بابت موضوعی
بسی قلبمون شکسته بود .... آخر هفته ی خوبی رو در کنار خانوادتون داشته باشید ![]()